روشنی مهتاب زمین را بیشتر از شبهــای دیگر روشن نگهمـیداشت. من کنار پنجره نشسته بودم و به سوی نباتات و درختانی که از برکت نور مهتاب چشمانم آنها را میدیدند، نگاه مـیکردم و همچنان در فکر چیزی گُم فرو رفته بودم.
به یکبارهگی خودم را به آنسوی پنجره یافتم. بیشتر بخوانید
شناسنامه غور چاپ و رونمایی شد
تاریکیها ,مهتاب ,پنجره ,همچنان ,فکر ,مـیکردم ,از تاریکیها ,فرار از ,همچنان در ,و همچنان ,در فکر
درباره این سایت